اشعار فخرالدین عراقی
اشعار فخرالدین عراقی,شعر فخرالدین عراقی,دیوان اشعار فخرالدین عراقی,دانلود اشعار فخرالدین عراقی,زیباترین اشعار فخرالدین عراقی,اشعار فخرالدین ابراهیم عراقی,اشعار شیخ فخرالدین عراقی,متن اشعار فخرالدین عراقی,منتخب اشعار فخرالدین عراقی,اشعار حکیمانه فخرالدین عراقی,زیباترین شعر فخرالدین عراقی,شعر معروف فخرالدین عراقی,دیوان شعر فخرالدین عراقی,بهترین شعر فخرالدین عراقی,شعر زیبای فخرالدین عراقی,سبک شعری فخرالدین عراقی,شعر شور عشق فخرالدین عراقی,دانلود کتاب شعر فخرالدین عراقی,شعر های عاشقانه فخرالدین عراقی,دیوان اشعار فخرالدین عراقی,زیباترین شعر کوتاه فخرالدین عراقی,شعر فخرالدین عراقی,زیباترین شعر فخرالدین عراقی,شعر معروف فخرالدین عراقی,دیوان شعر فخرالدین عراقی,بهترین شعر فخرالدین عراقی,شعر زیبای فخرالدین عراقی,سبک شعری فخرالدین عراقی,شعر شور عشق فخرالدین عراقی,دانلود کتاب شعر فخرالدین عراقی,شعر های عاشقانه فخرالدین عراقی,زیباترین اشعار فخرالدین عراقی,زیباترین شعر کوتاه فخرالدین عراقی,دیوان اشعار فخرالدین عراقی,دیوان اشعار فخرالدین عراقی,شعرهای زیبای فخرالدین عراقی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد فخرالدین عراقی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
زدو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی
چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی
اشعار فخرالدین عراقی
شاد کن جان من، که غمگین است
رحم کن بر دلم، که مسکین است
شعر فخرالدین عراقی
بیا، کاین دل سر هجران ندارد
بجز وصلت دگر درمان ندارد
دیوان اشعار فخرالدین عراقی
هر سحر ناله و زاری کنم پیش صبا
تا ز من پیغامی آرد بر سر کوی شما
دانلود اشعار فخرالدین عراقی
عشق شوری در نهاد ما نهاد
جان ما در بوتهٔ سودا نهاد
زیباترین اشعار فخرالدین عراقی
ای راحت روانم ، دور از تو نا توانم
باری ،بیا ، که جانم در پای تو فشانم
اشعار فخرالدین ابراهیم عراقی
خرم تن آن کس که دل ریش ندارد
و اندیشهٔ یار ستماندیش ندارد
اشعار شیخ فخرالدین عراقی
کشیدم رنج بسیاری دریغا
به کام من نشد کاری دریغا
متن اشعار فخرالدین عراقی
طرهی یار پریشان چه خوش است
قامت دوست خرامان چه خوش است
منتخب اشعار فخرالدین عراقی
جز دیدن روی تو مرا رای دگر نیست
جز وصل توام هیچ تمنای دگر نیست
اشعار حکیمانه فخرالدین عراقی
دل، که دایم عشق میورزید رفت
گفتمش: جانا مرو، نشنید رفت
زیباترین شعر فخرالدین عراقی
همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانت
که رقیب در نیاید به بهانه گدایی
شعر معروف فخرالدین عراقی
روز اول که دیدمش گفتم:
آنکه روزم سیه کند این است
دیوان شعر فخرالدین عراقی
به وصل خود دلم را شاد گردان
که خسته طاقت هجران ندارد
بهترین شعر فخرالدین عراقی
باد میپیمایم و بر باد عمری میدهم
ورنه بر خاک در تو ره کجا یابد صبا؟
شعر زیبای فخرالدین عراقی
از خُمستان جرعه ای بر خاک ریخت
جنبشی در آدم و حوّا نهاد
سبک شعری فخرالدین عراقی
گیرم که من نگویم ،لطف تو خود نگوید:
کین خسته چند نالد هر شب بر آستانم؟
شعر شور عشق فخرالدین عراقی
گویند رقیبان که ندارد سر تو یار
سلطان چه عجب گر سر درویش ندارد؟
دانلود کتاب شعر فخرالدین عراقی
به عالم، در که دیدم باز کردم
ندیدم روی دلداری دریغا
شعر های عاشقانه فخرالدین عراقی
خط خوش بر لب جانان چه نکوست
سبزه و چشمهی حیوان چه خوش است
دیوان اشعار فخرالدین عراقی
این چشم جهان بین مرا در همه عالم
جز بر سر کوی تو تماشای دگر نیست
زیباترین شعر کوتاه فخرالدین عراقی
دل ز جان و تن کنون دل برگرفت
از بد و نیک جهان ببرید رفت
عشق میورزید دایم، لاجرم
در سر چیزی که میورزید رفت
باز کی یابم دل گم گشته را؟
دل که در زلف بتان پیچید رفت
شعر فخرالدین عراقی
مژه ها و چشم یارم به نظر چنان نماید
که میان سنبلستان چرد آهویی ختایی
زیباترین شعر فخرالدین عراقی
روی بنمای، تا نظاره کنم
کارزوی من از جهان این است
شعر معروف فخرالدین عراقی
بیا، تا پیش روی تو بمیرم
که بیتو زندگانی آن ندارد
دیوان شعر فخرالدین عراقی
چون ندارم همدمی، با باد میگویم سخن
چون نیابم مرهمی، از باد میجویم شفا
بهترین شعر فخرالدین عراقی
ای بخت خفته ،برخیز، تا حال من ببینی
وی عمر رفته ،باز آی،تابشنوی فغانم
شعر زیبای فخرالدین عراقی
به سر شد روزگارم بیرخ تو
نماند از عمر بسیاری دریغا
سبک شعری فخرالدین عراقی
خواهم که یک زمان من با تو دمی بر آرم
از بخت بد عراقی آن هم نمی توانم
شعر شور عشق فخرالدین عراقی
او را چه خبر از من و از حال دل من
کو دیدهٔ پر خون و دل ریش ندارد
دانلود کتاب شعر فخرالدین عراقی
مرا یاری است کز من یاد نارد
که دارد این چنین یاری؟ دریغا
شعر های عاشقانه فخرالدین عراقی
هان، ای دل خونخوار، سر محنت خود گیر
کان یار سر صحبت ما بیش ندارد
زیباترین اشعار فخرالدین عراقی
از می عشق دلی مست و خراب
همچو چشم خوش جانان چه خوش است
زیباترین شعر کوتاه فخرالدین عراقی
با آنکه خوش آید از تو، ای یار، جفا
لیکن هرگز جفا نباشد چو وفا
با این همه راضیم به دشنام از تو
از دوست چه دشنام؟ چه نفرین؟ چه دعا؟
دیوان اشعار فخرالدین عراقی
عیشی نبود چو عیش لولی و گدا
افکنده کله از سر و نعلین ز پا
پا بر سر جان نهاده، دل کرده فدا
بگذاشته از بهر یکی هر دو سرا
دیوان اشعار فخرالدین عراقی
ای دوست، به دوستی قرینیم تو را
هر جا که قدم نهی زمینیم تو را
در مذهب عاشقی روا نیست که ما:
عالم به تو بینیم و نبینیم تو را
شعرهای زیبای فخرالدین عراقی
ای دوست، فتاد با تو حالی دل را
مگذار ز لطف خویش خالی دل را
زیبد به جمال تو خود بیارایی دل
زیرا که تو بس لایق حالی دل را
اشعار فخرالدین عراقی
سودای تو کرد لاابالی دل را
عشق تو فزود غصه حالی دل را
هر چند ز چشم زخم دوری، ای بینایی
نزدیک منی چو در خیال دل را
شعر فخرالدین عراقی
تا با توام، از تو جان دهم آدم را
وز نور تو روشنی دهم عالم را
چون بیتو بوم، قوت آنم نبود
کز سینه به کام خود برآرم دم را
دیوان اشعار فخرالدین عراقی
تا ظن نبری که مشکلی نیست مرا
در هر نفسی درد دلی نیست مرا
مشکلتر ازین چیست؟ که ایام شباب
ضایع شد و هیچ منزلی نیست مرا
دانلود اشعار فخرالدین عراقی
دل بر تو نهم، زنم بداندیشان را
وز تو نبرم ستیزهٔ ایشان را
گر عمر مرا در سر کار تو شود
عهد تو به میراث دهم خویشان را
زیباترین اشعار فخرالدین عراقی
از بادهٔ عشق شد مگر گوهر ما؟
آمد به فغان ز دست ما ساغر ما
از بسکه همی خوریم می را بر می
ما درسر می شدیم و می در سر ما
اشعار فخرالدین ابراهیم عراقی
ای روی تو آرزوی دیرینهٔ ما
جز مهر تو نیست در دل و سینهٔ ما
از صیقل آدمی زداییم درون
تا عکس رخت فتد در آیینهٔ ما
اشعار شیخ فخرالدین عراقی
گل صبح دم از باد برآشفت و بریخت
با باد صبا حکایتی گفت و بریخت
بد عهدی عمر بین، که گل ده روزه
سر بر زد و غنچه گشت و بشکفت و بریخت
متن اشعار فخرالدین عراقی
عشق تو ز دست ساقیان باده بریخت
وز دیده بسی خون دل ساده بریخت
بس زاهد خرقه پوش سجاده نشین
کز عشق تو می بر سر سجاده بریخت
منتخب اشعار فخرالدین عراقی
ای جملهٔ خلق را ز بالا و ز پست
آورده ز لطف خویش از نیست به هست
بر درگه عدل تو چه درویش و چه شاه؟
در سایهٔ عفو تو چه هشیار و چه مست؟
اشعار حکیمانه فخرالدین عراقی
پیری ز خرابات برون آمد مست
دل رفته ز دست و جام می بر کف دست
گفتا: می نوش، کاندرین عالم پست
جز مست کسی ز خویشتن باز نرست
زیباترین شعر فخرالدین عراقی
گفتم: دل من، گفت که: خون کردهٔ ماست
گفتم: جگرم، گفت که: آزردهٔ ماست
گفتم که: بریز خون من، گفت برو
کازاد کسی بود که پروردهٔ ماست
شعر معروف فخرالدین عراقی
ماییم که بیمایی ما مایهٔ ماست
خود طفل خودیم و عشق ما دایهٔ ماست
فیالجمله عروس غیب همسایهٔ ماست
وین طرفه که همسایهٔ ما سایهٔ ماست
دیوان شعر فخرالدین عراقی
آن دوستی قدیم ما چون گشته است؟
مانده است به جای؟ یا دگرگون گشته است؟
از تو خبرم نیست که با ما چونی
باری، دل من ز عشق تو خون گشته است
بهترین شعر فخرالدین عراقی
در دام غمت دلم زبون افتاده است
دریاب، که خسته بیسکون افتاده است
شاید که بپرسی و دلم شاد کنی
چون میدانی که بی تو چون افتاده است؟
شعر زیبای فخرالدین عراقی
هرگز بت من روی به کس ننموده است
این گفت و مگوی مردمان بیهوده است
آن کس که تو را به راستی بستوده است
او نیز حکایت از کسی بشنوده است
سبک شعری فخرالدین عراقی
معشوقه و عشق عاشقان یک نفس است
رو هم نفسی جو، که جهان یک نفس است
با هم نفسی گر نفسی بنشینی
مجموع حیات عمر آن یک نفس است
شعر شور عشق فخرالدین عراقی
دل رفت بر کسی که بیماش خوش است
غم خوش نبود، ولیک غمهاش خوش است
جان میطلبد، نمیدهم روزی چند
جان را محلی نیست، تقاضاش خوش است
دانلود کتاب شعر فخرالدین عراقی
عشق تو، که سرمایهٔ این درویش است
ز اندازهٔ هر هوسپرستی بیش است
شوری است، که از ازل مرا در سر بود
کاری است، که تا ابد مرا در پیش است
شعر های عاشقانه فخرالدین عراقی
شوقی، که چو گل دل شکفاند، عشق است
ذهنی، که رموز عشق داند، عشق است
مهری، که تو را از تو رهاند، عشق است
لطفی، که تو را بدو رساند، عشق است
دیوان اشعار فخرالدین عراقی
بیمار توام، روی توام درمان است
جان داروی عاشقان رخ جانان است
بشتاب، که جانم به لب آمد بیتو
دریاب مرا، که بیش نتوان دانست
زیباترین شعر کوتاه فخرالدین عراقی
این دورهٔ سالوس، که نتوان دانست
میباش به ناموس، که نتوان دانست
خاکی شو و کبر را ز خود بیرون کن
پای همه میبوس، که نتوان دانست
شعر فخرالدین عراقی
پرسیدم از آن کسی که برهان دانست:
کان کیست که او حقیقت جان دانست؟
بگشاد زبان و گفت: ای آصف رای
این منطق طیر است، سلیمان دانست
زیباترین شعر فخرالدین عراقی
کردیم هر آن حیله که عقل آن دانست
تا راه توان به وصل جانان دانست
ره مینبریم و هم طمع می نبریم
نتوان دانست، بو که نتوان دانست
شعر معروف فخرالدین عراقی
چشمم ز غم عشق تو خون باران است
جان در سر کارت کنم، این بار آن است
از دوستی تو بر دلم باری نیست
محروم شدم ز خدمتت، بار آن است
دیوان شعر فخرالدین عراقی
اول قدم از عشق سر انداختن است
جان باختن است و با بلا ساختن است
اول این است و آخرش دانی چیست؟
خود را ز خودی خود بپرداختن است
بهترین شعر فخرالدین عراقی
از گلشن جان بیخبری، خار این است
میلت به طبیعت است، دشوار این است
از جهل بدان، گر تو یکی ده گردی
در هستی حق نیست شوی، کار این است
شعر زیبای فخرالدین عراقی
چه کنم که دل نسازم هدف خدنگ او من ؟
به چه عذر جان نبخشم به دو چشم شنگ او من ؟
سبک شعری فخرالدین عراقی
بتم از غمزه و ابرو ، همه تیر و کمان سازد
به غمزه خون دل ریزد به ابرو کار جان سازد
شعر شور عشق فخرالدین عراقی
چه خوش باشد که دلدارم تو باشی
ندیم و مونس و یارم تو باشی
دانلود کتاب شعر فخرالدین عراقی
مرا جز عشق تو جانی نمیبینم نمیبینم
دلم را جز تو جانانی نمیبینم نمیبینم
شعر های عاشقانه فخرالدین عراقی
شوقی ، که چو گل دل شکفاند ، عشق است
ذهنی ، که رموز عشق داند ، عشق است
مهری ، که تو را از تو رهاند ، عشق است
لطفی ، که تو را بدو رساند ، عشق است
زیباترین اشعار فخرالدین عراقی
اندر ره عشق دی و کی پیدا نیست
مستان شدهاند و هیچ می پیدا نیست
مردان رهش ز خویش پوشیده روند
زان بر سر کوی عشق پی پیدا نیست
زیباترین شعر کوتاه فخرالدین عراقی
چه کردهام که دلم از فراق خون کردی ؟
چه اوفتاد که درد دلم فزون کردی ؟
دیوان اشعار فخرالدین عراقی
شدم از عشق تو شیدا ، کجایی ؟
به جان میجویمت جانا ، کجایی ؟
دیوان اشعار فخرالدین عراقی
کشید کار ز تنهاییم به شیدایی
ندانم این همه غم چون کشم به تنهایی ؟
شعرهای زیبای فخرالدین عراقی
ناخـورده شـراب می خـروشیم
بـنـگـر چـه کـنـیـم ؟ اگـر بـنـوشـیـم
شعر فخرالدین عراقی
به دست غم گرفتارم ، بیا ای یار ، دستم گیر
به رنج دل سزاوارم ، مرا مگذار ، دستم گیر
دیوان اشعار فخرالدین عراقی
جان من ، از جان گذشتن کار مشتاقان بود
لیک چون جانم تویی بر من نه این آسان بود
دانلود اشعار فخرالدین عراقی
تا کی کشم جفای تو ؟ این نیز بگذرد
بسیار شد بلای تو ، این نیز بگذرد