شعر در مورد پل
شعر در مورد پل,شعر در مورد پل خواجو,شعر در مورد پل صراط,شعر در مورد پل هوایی,شعری در مورد پل خواجو,شعر در باره پل خواجو,شعری درباره پل خواجو,شعری درمورد پل صراط,شعر درباره پل هوایی,شعر کودکانه درباره پل هوایی ,شعر در وصف پل خواجو,شعر در وصف سی و سه پل,شعر پل,شعر پل الوار,شعر پل چوبی,شعر پل هوایی,شعر پل الوار دوست دارم,شعر پل الوار مدار صفر درجه,شعر پل الوار به انگلیسی,شعر پل الوار در مورد تولد,ترجمه شعر پل الوار,شعر پل چوبی,شعر فیلم پل چوبی,شعر درباره پل چوبی,شعر پل هوایی چه باصفایی,شعر پل هوایی کودکانه,شعر پل هوایی پیش دبستانی,شعر پل هوایی برای کودکان,شعر پل هوایی,شعر درباره پل هوایی,دانلود شعر پل هوایی,شعر در مورد پل هوایی,شعر خسته نباشی پل هوایی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد پل برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
قرار ما آنسوی پل چوبی
اگر سیل پل را نبرده باشد
قرار ما آنسوی پل چوبی
اگر رودخانه ای آن جا باشد
قرار ما آنسوی پل چوبی
اگر هنوز قرارها را آنسوی پل می گذارند
اگر هنوز پایت را آنسوی پل نگذاشته ای …
شعر در مورد پل
قطاری که نیمشبان نعرهکشان از دِه ِ ما میگذرد
آسمان ِ مرا کوچک نمیکند
و جادهئی که از گُردهی ِ پُل میگذرد
آرزوی ِ مرا با خود
به افقهای ِ دیگر نمیبرد
شعر در مورد پل خواجو
پل باش که پیوند وصالی باشی
گل باش که همجنس جمالی باشی
شعر در مورد پل صراط
بی پل قدمی به انتهایی نرسد
اواز کسی به آشنایی نرسد
بی پل نه شکفتنی و نه علمی ، سخنی
بی پل که تمدنی به جایی نرسد
شعر در مورد پل هوایی
بی پل نرسد جهان به آزادی و عشق
بی پل نشود جهان پر از شادی و عشق
پل راه عبور هنر و علم و کمال
بی پل نرسد جهان به آبادی و عشق
شعری در مورد پل خواجو
کدام پل
در کجای جهان
شکسته است
که هیچ کس به خانه اش نمی رسد.
شعر در باره پل خواجو
به دنبال پروانه ای
خانه را گم کرده بودیم
و به دنبالش
دنباله ی هم را…
نمی دانم چرا
حالا که افتاده ایم
به یاد هم افتاده ایم!
چرا همیشه
پل ها جدا می کنند
جاده ها
دور…
شعری درباره پل خواجو
به هوا نیازمندم
به کمی هوای تازه
به کمی درخت و قدری گل و سبزه و تماشا
به پلی که می رساند یخ و شعله را به مقصد
به کمی قدم زدن کنار این دل
و به قایقی که واکرده طناب و رفته رقصان
به کرانه های آبی
به کمی غزال وحشی
به شما نیاز مندم.
شعری درمورد پل صراط
تو را در کوهستان به خاطر می آورم
به هنگام در به دریِ باد
وقتی پلی را از جا می کند
در اتاقی کوچک، به اندازه ی کف دست
و پرچمی که پاییز را دشوار کرده است.
شعر درباره پل هوایی
سر پل صراط
یقه ات را می گیرم
نترس
می خواهم آخرین لحظه هم
ببوسمت.
شعر کودکانه درباره پل هوایی
می شناسمت
چشمهای تو
میزبان آفتاب صبح سبز باغهاست
می شناسمت
واژه های تو
کلید قفل های ماست
می شناسمت
آفریدگار و یار روشنی
دستهای تو
پلی به رویت خداست
شعر در وصف پل خواجو
ای بهار
سرمنشأ بی پایانت کجاست
تا نوشان نوشان بیایم
و در منزلت آرام گیرم
پل هایت کجاست
تا از تلاطم این برف بگذرم.
شعر در وصف سی و سه پل
چشمت ستاره اش را
چندان چراغ وسوسه خواهد کرد
تا من به آفتاب بگویم: نه!
بانوی رنگ های شکوفان!
رنگین کمان!
پل بسته ای که عشق
آفاق را به هم بردوزد
آفاق را به رنگ تو می بینم
و چشم هایت آن سوی مه
همچون چراغ های دریایی می سوزد.
شعر پل
برایت یک سبد ،گل ِ نرگس آورده ام
با قصه ی آدم ها روی پل
آدم ها روی پل راه می روند
آدم ها روی پل می ترسند
آدمها
روی پل
می میرند.
شعر پل الوار
در سرزمین من
سهم زنها از رودخانه ها
تنها پل هایی است
که پشت سر آدمها خراب شده اند!
شعر پل چوبی
رفتن هم حرف عجیبی است
شبیه اشتباه آمدن
گفت بر می گردم
و رفت
و همه پل های پشت سرش را ویران کرد
همه می دانستند دیگر باز نمی گردد
اما بازگشت
بی هیچ پلی در راه
او مسیر مخفی یادها را می دانســت
شعر پل هوایی
یک لحظه مکث کرد خیال
وگرنه از پل گذشته بودیم و حالا داشتیم
برای همهچیز دست تکان میدادیم
شعر پل الوار دوست دارم
روشنای زندگیام
نسیم من
فانوسام
بیانیه باغهای من
پلی به سمت من بکش از عطر نارنج
جایی به من بده
چون شانه عاجی
در میان شب گیسوانت
و آنگاه فراموشم کن
شعر پل الوار مدار صفر درجه
به نام تو امروز آواز دادم سحر را
به نام تو خواندم
درخت و پل و باد و
نیلوفر صبحدم را
تو را باغ نامیدم و صبح در کوچه بالید
تو را در نفس های خود
آشیان دادم ای آذرخش مقدس
شعر پل الوار به انگلیسی
به هوا نیازمندم
به کمی هوای تازه
به کمی درخت و قدری گل و سبزه و تماشا
به پلی که می رساند یخ و شعله را به مقصد
به کمی قدم زدن کنار این دل
و به قایقی که واکرده طناب و رفته رقصان
به کرانه های آبی
به کمی غزال وحشی
به شما نیازمندم
شعر پل الوار در مورد تولد
ای بهار
سرمنشأ بی پایانت کجاست
تا نوشان نوشان بیایم
و در منزلت آرام گیرم
پل هایت کجاست
تا از تلاطم این برف بگذرم
ترجمه شعر پل الوار
آب محیط را ز کرامات کرده پل
بگذشته ز آتشین پل این طاق آب فام
شعر پل چوبی
هر پل که بود بر دل خاصان شکست چرخ
زین آبگون پل شکن اندر گذشتنی است
شعر فیلم پل چوبی
چو سیل پل شکن از کوه سر فرود آرد
بیوفتد پل و در زیر پل بمانی پست
شعر درباره پل چوبی
عاشق محتشم بسی داری
پل همه بر من گدا شکنی
شعر پل هوایی چه باصفایی
بر مسلمانان پل دریا شوم
باز بر فرعون اژدها شوم
شعر پل هوایی کودکانه
شد دو بالا زین پل نوآب و تاب زنده رود
طاق ابرویی چنین می خواست آب زنده رود
شعر پل هوایی پیش دبستانی
از لب خاموش طوفان جنون را ساحلم
این حباب بی نفس پل بست جیحون مرا
شعر پل هوایی برای کودکان
چراغ پیریم آخر باشک یاس شد روشن
زگرد سیل دادم سرمه چشم حلقه پل را
شعر پل هوایی
پل و زورق نمیخواهد محیط کبریا اینجا
بهر سو سیر کشتی بر کمر دارد گدا اینجا
شعر درباره پل هوایی
بچشم بستن از انصاف نگذری زنهار
به پل نمیگذرد هیچکس زآب حیا
دانلود شعر پل هوایی
فرصت از خود گذشتن هم کم است
یکعرق پل بر نفس بند ای حباب
شعر در مورد پل هوایی
یک نقطه پل زآبله پا کفایت است
زین بحر همچو موج گهر میتوان گذشت
شعر خسته نباشی پل هوایی
پل گذشتن عمر است قامت پیری
اقامت تو به پشت حباب دشوار است
شعر در مورد پل
زیر پا دیدم از نشاط مپرس
مژه پل گشت و نای و نوش گذشت
شعر در مورد پل خواجو
آسان شمر از ورطه تشویش گذشتن
گر زیر قدم آبله ئی پل شده باشد
شعر در مورد پل صراط
چه سیل است یارب دم تیغ او
که چون بگذرد از سرم پل کند
شعر در مورد پل هوایی
ازین کوچکه کوچ بایست کردن
که کردست بر روی پل زندگانی
شعری در مورد پل خواجو
سرشک بیوه زنان سهم ساعد است ولی
گشایش پل دختر نصیب او شده است
شعر در باره پل خواجو
بهر گشایش پل دختر وزیر راه
سوی میانه رفت و رها کرد خانه را
شعری درباره پل خواجو
می شوند از زودرفتن ها، گرانان خوشگوار
نیست از سیل بهاران شکوه ای چون پل مرا
شعری درمورد پل صراط
زیر طاق آسمانها جای خواب امن نیست
بیم سیل نوبهار از سایه پل می چکد
شعر درباره پل هوایی
قامت خم مانع عمر سبکرفتار نیست
سیل از رفتن نمی ماند اگر پل بشکند
شعر کودکانه درباره پل هوایی
سرعت سیلاب در آغوش پل گردد زیاد
چون دوتا گردید قامت، عمر مستعجل شود
شعر در وصف پل خواجو
ساحل دریای آشوب است ترک اختیار
موج بر خاشاک از افتادگی پل می شود
شعر در وصف سی و سه پل
می فزاید بر شتاب زندگی قد دوتا
در ته پل سرعت سیلاب افزون می شود
شعر پل
سیل را پل نتواند ز سفر مانع شد
قامت هر که شود خم، سپری می گردد
شعر پل الوار
از ثبات قدم ما دل تیغ آب شود
سیل در بادیه ما خطر از پل دارد
شعر پل چوبی
چرخ را شورش سودای من از جا برداشت
طاقت سیل گرانسنگ کجا پل دارد؟
شعر پل هوایی
گریه حسرت ما از سر افلاک گذشت
سیل پرزور چو افتد ز سر پل گذرد
شعر پل الوار دوست دارم
بردباری و تواضع سپر آفتهاست
پل این سیل گرانسنگ خمیدن باشد
شعر پل الوار مدار صفر درجه
چون به زیر فلک از تفرقه ایمن باشم؟
نتوان فصل بهاران به تو پل آسود
شعر پل الوار به انگلیسی
دلی که گرد کدورت نبرد ازو سیلاب
کجا ز سیر سر پل شکفته می گردد؟
شعر پل الوار در مورد تولد
ز رفتگان ره دشوار مرگ شد آسان
گذشتگان پل این سیل خانه پردازند
ترجمه شعر پل الوار
محیط عشق حقیقی در انتظار شماست
گذر چو سیل بهار از پل مجاز کنید
شعر پل چوبی
پیری به صد شتاب جوانی ز من گذشت
پل را ندیده ام که ز سیلاب بگذرد
شعر فیلم پل چوبی
خاشاک سیل کرد رگ خواب خویش را
فصل بهار در ته پل هرکه خواب زد
شعر درباره پل چوبی
از تواضع می توان مغلوب کردن خصم را
می شود باریک چون سیلاب از پل بگذرد
شعر پل هوایی چه باصفایی
می رسیم از شکستگی به کنار
همچو موج از شکستگی پل ماست
شعر پل هوایی کودکانه
زیر پل شکسته نه جای اقامت است
خم شد قدت ز بار گنه، انتظار چیست؟
شعر پل هوایی پیش دبستانی
پل شکسته به سیلاب بر نمی آید
ثبات، چشم ز قد دو تا نباید داشت
شعر پل هوایی برای کودکان
طاق پل مجاز، اساس حقیقت است
من ساق عرش را ز سر دار یافتم
شعر پل هوایی
زیر سپهر پای به دامن کشیده ایم
در فصل نوبهار ته پل نشسته ایم
شعر درباره پل هوایی
گشته است در میانه روی عمر ما تمام
ما از پل صراط همین جا گذشته ایم
دانلود شعر پل هوایی
آسمان سنگدل از گریه ما فارغ است
یاد دارد پل ازین سیلاب بی پروا بسی
شعر در مورد پل هوایی
از قد خم گشته پیران ندارد هیچ شرم
از سر پل می رود پیوسته آب زندگی
شعر خسته نباشی پل هوایی
من کیستم، چو پل دل خود آب کرده ای
آغوش باز در ره سیلاب کرده ای
شعر در مورد پل
موج خطر سفینه اهل توکل است
در رهگذار راست روان تیغ کج پل است
شعر در مورد پل خواجو
رهنوردی که مدارش به توکل گذرد
گر قدم بر سر دریا نهد از پل گذرد
شعر در مورد پل صراط
چشم پل کز انتظار شاه آب آورده بود
شد منور همچو چشم پیر کنعان در زمان
شعر در مورد پل هوایی
تا زداید زنگ از دلها، مهیا کرده است
صیقلی از هر خم پل جویبار زنده رود
شعری در مورد پل خواجو
از گل و می خیره می سازد نظر را روی پل
سنگ را این کیمیا لعل بدخشان می کند